سریال dominion رو تازگی دیدم فقط 21 قسمت داره وقتی خلاصه اش رو خوندم فک کردم چرا موضوع به این خفنی باید به تصویر کشیده بشه ولی سریال سروصدایی به پا نکنه؟ بعد دیدم همه چی فقط روی کاغذ جالب بود. خلاصه داستان اینه که خدا ول کرده رفته جبرئیل آدمها رو مقصر می دونه و می خواد نسل بشر رو نابود کنه میکائیل میاد تو سپاه بشر و ازشون دفاع می کنه و آخرین بچه (الکس) رو که دارای روحه خالص و پاکه نجات میده تا به جنگ خاتمه بده و بله عجیب اینه جبرئیل علیه آدمها جبهه گرفته نه لوسیفر که معمولا تو این موارد سردسته اس.
درسته صحنه های پرواز فرشته ها خیلی خوب کار شده ولی تنها قدرتیه که دارن نه نیروی بدنی فوق العاده نه توانایی تله پورت نه ذهن خوانی نه حرکت دادن اشیا نه تلقین و نه هیچی. برخلاف سریالی مثله سوپرنچرال اینجا هیچ چیز جادویی درباره فرشته ها وجود نداره جز اینکه می تونن بدون هواپیما پرواز کنن که اینم زیاد به کار نمیاد. در واقع یه خون آشام یا گرگ نما خیلی بیشتر از اونا می تونن آدم رو تحت تاثیر قرار بدن. مخصوصا که فرشته های دون پایه رو که بدن انسانها رو تسخیر می کنن خیلی زشت و چندش آور و وحشی نشون میدن. از اون بدتر پسره برگزیده اس که غیر قلم خوردگی روی بدنش که بیشتر مواقع به کار نمیاد قابلیت دیگه ای نداره و حتی فاقد هر ویژگی اخلاقی و رفتاری قابل تحسین و ویژه ای هست.
اما سریال بیشترین ضربه رو اول از تمرکز کم روی شخصیت اصلی و نادیده گرفتن دنیای درونی و کشمکش هاش خورده. و دوم از نمایش فرشتگان مقرب و فرده برگزیده ی ضعیف و ناتوان و دست بسته. اونقدر شخصیت و داستان فرعی مستقل از الکس و البته کاملا بی ربط به اون وجود داره که روایت موازی شون همزمان با زندگی قهرمان مثله سنجاق کردن حریر به چرم می مونه؛ بلااستفاده و بی معنی. از طرف دیگه نویسنده ها حتی از خلق یه بدمن شایسته ی قدرتمندترین مخلوقات آسمانی عاجز هستن و یه فرشته خلع شده ی عقده ای رو به طرز آزاردهنده ای کاربلد و قوی نشون میدن در حالی که شخصیت های اصلی جز له و لورده شدن و فرار چاره ای ندارن.
مورد اول رو توی بسیاری از سریالهای الان میشه دید اما در صورتی موفقه که حداقل دو سه تا از اون خط های داستانی برای مخاطب جذاب باشه. این کار تو dominion جواب نداده چون بقیه شخصیت ها درگیرکننده نیستن. در مقابل سوپرنچرال هست که 14 ساله داستان دو برادر و نهایتا یه فرشته اس که فصل4 وارد شده و حتی آوردن پسره لوسیفر تو فصل اخیر و برداشتن تمرکز از روی سم و دین صدای فن ها رو دراورده.
مورد دوم رو تو سریال اورجینا هم دیدم و علت عمده ی کم بودن ریتینگ و فصل های 13 قسمتی به جای 22 قسمتی و در نهایت کنسلی اش رو همین می دونستم؛ کنار گذاشتن شخصیت های اصلی و بزرگ کردن شخصیت های فرعی و تمرکز زیاد رو اونا. اورجینا یه پتانسیل از دست رفته ی به تمام معناست. برخلاف اسمش راجع به خواهر و برادران مایکلسون اولین خون آشام های تاریخ نیست بلکه درباره ی نیکولاس و مارسل و وینست و دوینا و . است و اورجینال های غیر نیک در حد بازیگر مهمان هستن چیزی رو که مردم به خاطر اون سریال رو نگاه می کنن میگذاری کنار و شخصیت های جدید خلق می کنی بهشون قدرت میدی همه کارشون می کنی خب که چی؟ چرا از پتانسیلی که تو دستته و محبوبه و فن ها دنبالش استفاده نمی کنی؟
رو ,های ,ی ,تو ,شخصیت ,سریال ,شخصیت های ,رو که ,فن ها ,می کنن ,های اصلی
درباره این سایت