سریال بادیگارد از جایی شروع میشه که دیوید بچه هاش رو از سفری که برای دیدار مادرش داشته به خونه بر می گردونه البته بعد از درگیری توی یه ماجرای بمب گذاری که ممکن بود به قیمت جون اون و بچه ها و صدها مسافر قطار دیگه تموم بشه و به لطف مامور دیوید باد بدون خون ریزی و تلفات همه به آغوش خانواده هاشون برمی گردن. در واقع با یه قهرمان حسابی طرفیم . باد به محض دیدن همسرش شروع به عذرخواهی برای دیر اومدن می کنه انگار که خودش مسئول مستقیم حادثه بوده و حتی لایق یه بغل خشک و خالی هم نیست. چند دقیقه بعد وقتی دنبال یه بوسه اس همسرش ویک اون رو از خودش می رونه و از خونه بیرون می کنه.
دومین جایی که با ویک سروکار داریم وقتیه که دیوید شب باهاش تماس می گیره تا حرف بزنن و اون قطع می کنه. سومین وقتیه که دیوید میره خونه تا به خاطر مزاحمت تلفنی عذرخواهی کنه که ویک میگه: "تو همیشه متاسفی" و "کمک لازم داری" و بعدش از آشنایی با یه مرد دیگه و اینکه شب رو با هم گذراندن حرف می زنه. دیوید کاملا فرو می ریزه ولی تو اون لحظه هم سعی می کنه منطقی فک کنه و میگه بهتره طلاق نگیرن تا اگه اتفاقی براش افتاد همسرش مستمری بگیره.
تو جاهای دیگه ی سریال می بینیم که وقتی دیوید بعد یه حمله ی تروریستی پر تلفات جایی برای رفتن نداره و میره پیش همسرش به محض باز شدن در میگه "متاسفم" نه سلام نه علیک نه خوبی نه هیچی. ویک هم سرزنشش می کنه که چرا تلفن رو جواب نداده که بگه خوبه و دیوید میگه چون خوب نبوده و نیست بعد همسرش اون رو روی کاناپه ول می کنه و میره. دیوید هم ترجیح میده شب رو روی صندلی بیمارستان منتظر خبری از وزیر باشه تا خونه.
ما آشفتگی، تنهایی، درماندگی، عجز دیوید و نیازش به ارتباط و کمک و حتی خودکشی اش رو می بینیم و از طرف دیگه پس زده شدن و نادیده گرفته شدن پیاپی اش توسط زنی که "عشق" صداش میزنه. فک کن یه غریبه ای کنارتونه که از انفجار بمب جان سالم به در برده فقط ولش می کنین و میرین؟ چون ویک خیلی راحت این کارو می کنه. مثل اکثر همسر ها تو سریال و فیلم ها، ویک بی توجه،قدرنشناس، خودخواه، غرغرو، بدعنق و همیشه ناراضی هست و اهمیتی به شوهرش نمیده و مرد شخصیت اصلی باید بار رو تنهایی به دوش بکشه. اصلا آسیبی که دیوید به همسر و فرزندانش زده نشون داده نمیشه فقط مردی رو می بینیم که نهایت تلاشش رو می کنه و باز راه به جایی نمی بره.
تو صحنه ای که دیوید تبدیل به یه بمب گذار انتحاری شده به همسرش میگه که بعنوان یه همسر و پدر شکست خورده ، ویک بر می گرده و به پلیس ها میگه:" کمکش کنین! چرا کمکش نمی کنین؟" ادم با خودش میگه : "بابا رو رو برم! تو اصلا این رو جای ادم میذاشتی؟ دوست پسر گرفتی برای خودت با وجود اینکه بهت نیاز داشت کنارش گذاشتی". ولی اخرش وقتی دیوید رو با بمب ول می کنن تا بمیره تنها جاییه که همسرش می دوه و کنارش قرار می گیره تا ازش محافظت کنه. این تکه اش خوب بود.
به نظرم این تصویر از خانمها اشتباهه و کم لطفیه به همه یی که تا ته اش همراه و پشت و پناه خانواده شون هستن.
رو ,دیوید ,کنه ,یه ,ویک ,همسرش ,می کنه ,که دیوید ,رو می ,کنه و ,می بینیم
درباره این سایت