زنی خسته، بی حوصله و افسرده در اتاق هتل ارزون قیمتی رو که با همسرش درش ساکن هستن باز می کنه و مرد رو می بینه که توی وان داره سعی می کنه سر یه جنازه رو با اره ببره و همه جا پر از خونه. مرد غریبه ای نشسته روی چهار پایه و راهنمایی اش می کنه تا برش بهتری بزنه. زن میگه:" اوه! دقیقا وقتی فک می کردم زندگیم از این بدتر نمی تونه بشه!" 
از این صحنه ها توی داستان ترسناک آمریکایی زیاد پیدا میشه. دست و پاهای قطع شده، جنازه های سلاخی شده، بریدن پوست ران یکی با چاقوی تیز، فرو کردن میخ توی سر یه آدم زنده برای شکستن رکورد گینس، نگهداری یه برده توی شیروانی برای شکنجه، قتل از سر اجبار یا برای لذت یا دفاع یا عادت یا سر هیچ و پوچ، صحنه های پرتنش فرار و ضجه های از ته دل و بهترین نکته اش اینه که اگه بخوای برای کسی سریال رو تعریف کنی اونقدر داستان پر از کشمکش و هیجان انگیز و شخصیت های متنوع و جذاب با روابط تو در تو هست که اینا به چشمت نیان. 
چه وقتی مثل فصل اول با یه خونه ی روح زده طرف هستیم چه وقتی مثل فصل دوم راهی یه بیمارستان روانی میشیم که فرقی با اتاق شکنجه نداره چه وقتی پای انجمن جادوگر ها و مبارزه شون بر سر قدرت به میان میاد. چه وقتی پای ترامپ و هیلاری وسطه. چه وقتی آخرامان از راه می رسه و ضد مسیح همون بچه ی متولد شده در خونه ی قاتله.همیشه چیزی هست که منو تحت تاثیر قرار بده. ابتدای هر فصل با یه پازل به هم ریخته طرفیم که تکه هاش آروم آروم تو جای خودشون قرار می گیرن و تصویر نهایی حیرت انگیزه و تقریبا هیچ وقت قابل حدس نیست. اما قانون پایان خوشش تا حدودی پا برجاست نمیشه که بعد دوی ماراتن یه قلوپ آب نخورد نه؟
عاشق بازی جسیکا لنگم به خاطر این مجموعه دو تا امی به حق برنده شده. تو سه چهار فصل اخیر حضور نداشته امیدوارم فصل بعد بازم ببینمش.   
  

همسران در سریالهای آمریکایی؛ همدرد یا درد؟

سریال american horror story

سریال dominion; بخش دوم

سریال dominion؛ بخش اول

یه ,سر ,فصل ,رو ,تو ,های ,چه وقتی ,می کنه ,مثل فصل ,با یه ,خونه ی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نماز راه نجات خانه loadfail نماژ banoo یا حق جهان رسانه دانلود کتاب تاریخی 7000d Apple Store Amir